كاش رنگين كمون بودم... گويامردم بيشتر ميپسندند

دلم بدجوري ميگيرد وقتي ميبينم باهمه روراست هستم و هيچكس بامن روراست نيست حتي صميمي ترين دوستان و افراد زندگي ام كاش من هم ميتوانستم  مثل مردم اين زمانه به جايه يكرنگ بودن رنگين كمان بودم  گويا انها اينگونه بيشتر مي پسندند ....

 

عکس عاشقانه دختر در حال تماشای غروب خورشید


♥ چهار شنبه 6 آبان 1394برچسب:, ساعت 20:0 توسط Reihaneh

باورت بشوديانه ...

فلاني باورت بشود يانه  روزي ميرسد كه دلت براي هيچكس به اندازه من تنگ نخواهد شد

براي نگاه كردنم ، خنديدنم ، اذيت كردنم  ، مهربانيم ، صداقتم ، وفاداريم

براي تمام لحظاتي كه در كنار من داشتي و قدر ندانستي

روزي خواهد رسيد كه در حسرت تكرار دوباره من خواهي بود

ميدانم روزي كه نباشم هيچكس تكرار من نخواهد شد

الان ميخندي به حرفهايم اما بعدا تك تك جملاتم را حس خواهي كرد

مطمئن باش


♥ دو شنبه 4 آبان 1394برچسب:, ساعت 22:39 توسط Reihaneh

دخترم

دُختـــَـرَم...

دُختــــَـرعــَزیــزم...

اِمــروز بــَرای تــو مـ ـی ـنویـسَم ...

 سالـ ـها بـَعـد اَگـر بدنیــا آمـَدی و بـُزرگــ شـُدی ...

 قــَد کشیدی و خانــوم شدی

 دلـَم مـ ـی ـخواهـَد تــو را اَز هـَمـه ی پــسرهـ ـای مـَحَله و

مـَدرســه و دانشگــاه دور کنـ َـم...

دلـَم مـ ـی ـخواهـَد نگــذارَم اَز خانـ ـه بیــرون بـروی ...

دلـَم مـ ـی ـخواهـَد رَنگــ آفتابــ را فقـط دَر حیــاط خانـ ـه ببینـ ـی ....
دُختـــَـرَم مـ ـی ـدانـَم اَز مـَن مـُتنفــِر مـ ـی ـشـَوی

 مـ ـی ـدانـَم مـَرا بـَدتـــرین مــادر دُنیـــا مـ ـی ـدانی 

مـ ـی ـدانـَم... خوبــ مـ ـی ـدانـَم

  اَمـــــــــا دُختـــَـرَکم ...

اَگــَر بـدانـ ـی چـ ـه بــَر سـَـر جـوانـ ـی مادرتـــ آمـَد ...

چگونـ ـه دلـَـ ـش شکستــ و آرزوهایـش تـبــــاه شــُـد ...

چــگونـ ـه دَر اوج جــوآنـ ـی پیـــر شــد

و بـ ـه ســــوگــ معصــومیتــ از دستــ رفتـ ـه اَش نشستــ...

  آنــوقتــ  دیگــــر اَز مــــــــادر گــِلـ ـه نـمـ ـی ـکـُنـ ـی....

دُخـتـــَـرَم وقتـ ـی سـِنـَتــ هـَنـوز درگــیر اِحسـاس استــ 

و منطـــق نـِمـ ـی ـشناسَد...

عـاشق مـ ـی ـشـَوی
دُختـــَـرَم عـاشقــ ـی دَرد دارد ، دَرد  ِ بـ ـی دَرمــآن ...

بــَهـآی سنگینـی دآرَد ،

بـ ـه انـــدآزه ی تمـآم شــدن روزهـای خـوبــ جـوآنــی

    بـمـ ـی ـرَد مــادَر و درد ِ آنــروزهایتــ را نبینــَد


♥ یک شنبه 3 آبان 1394برچسب:, ساعت 21:29 توسط Reihaneh

تنهايم مگذار

گاهی نه گریه آرامت میکند

ﻧــــــــﻪ ﻓﺮﯾـــــــــﺎﺩ ﺁﺭﺍﻣــﺖ ﻣﯽ ﮐﻨــــــــﺪ

ﻭ ﻧـــــــﻪ ﺳﮑــــــــﻮﺕ

ﺁﻧﺠـــــﺎﺳﺖ ﮐـــــﻪ ﺑـــﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺧﯿﺲ

ﺭﻭ ﺑـــﻪ ﺁﺳﻤـــﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ

ﺧﺪﺍﯾــــــﺎ

ﺗﻨﻬـــــﺎ ﺗــــﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ . . .

ﺗﻨﻬـــــــﺎﯾﻢ ﻣﮕـــــــﺬﺍﺭ . . .!

 


♥ یک شنبه 3 آبان 1394برچسب:, ساعت 21:19 توسط Reihaneh

من ....

 

من یه دخـــــتــــــرم

 

الـــبــــتـــــه:

 

من ازاوناش نیستم...

هروقت بخوام

بزنم ازخونه بیرون ...

 

ازاوناش نیستم 

که تا وقتی دلم گرفت بگم این نشد یکی دیگه ...

 

قرارم نیست 

همه روتوزندگیم راه بدم...

 

ازاونایی هم نیستم 

که ساپورت گورخری پا کنم بامانتوی کوتاه تاشاید بقیه بهم نگاه کنن ...

 

اره عزیزم

 من خودمم همونی که خیلیا میخوان باشن ..

 

ساده وشیک میگردم

 پایه هرکاری هم نیستم..

 

تورفاقتم کم نمیزارم,

 تاجایی که بتونم ...

 

'کسی 

که وارد زندگیم میشه

 یعنی" ♥ارزش"داره '♥

 

خیلیا

هم پیام بازرگانی زندگیمم نیستن دیگه ...

 

قلبمونم

 کاروان سرانیست

 که هر روز یکی دیگه روبخوایم...

 

یه آدمم

همینی که خیلیا نیستن..هه..

 

یه نفرم

تو

⇦⇦⇦بيشتر هم راه نميدم ♥قلبــــمم♥

 بقیه هم به ســـلـــامـــت ....!!!!

 

 


♥ یک شنبه 3 آبان 1394برچسب:, ساعت 21:15 توسط Reihaneh

يه شبايي مابوديم و تنهاييمون

یه ﺷـﺒـﺎﯾـﯽ ﺍﺻـﻦ ﻧـﮕـﺬﺷـﺖ ﺍﻣـﺎ ﻣـﺎ ﺍﺯﺵ ﮔـﺬﺷـﺘـﯿـﻢ..••

ﯾـﻪ ﺷـﺒـﺎﯾـﯽ ﻫـﻢ ﺑـﺪ ﮔـﺬﺷـﺖ..••

ﺳـﺨـﺖ ﮔـﺬﺷـت..••

ﺑـﺎ ﺩﺭﺩ ﮔـﺬﺷــﺖ..••

ﯾـﻪ ﺷـﺒـﺎﯾـﯽ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﯾـﻢ ﺍﻣـﺎ ﺟـﺰ ﺩﻟـﻤـﻮﻥ ﻫـﯿـﭻ ﮐـﺲ ﺻـﺪﺍﻣـﻮﻧـﻮ ﻧـﺸـﻨـﯿـﺪ..••

ﯾـﻪ ﺷـﺒـﺎﯾـﯽ ﻫـﻤـﻪ ﭼـﯽ ﺑـﻮﺩ ب جز ﺍﻭﻧـﯽ ﮐـﻪ ﺑـﺎﯾـﺪ می بوﺩ..••

ﯾـﻪ ﺷـﺒـﺎﯾـﯽ ﻫـﻮﺍ ﻋـﺠـﯿـﺐ ﺩﻭﻧـﻔـﺮﻩ ﺑـﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﻫـﻤـﻮﻥ ﺷـﺒـﺎ ﻣـﺎ ﺑـﻮﺩﯾـﻤـﻮ
ﺗـﻨـﻬـﺎﯾـﯿﻤﻮﻥ..••

ﯾـﻪ ﺷـﺒـﺎﯾـﯽ ﻧـﻔـﺴـﻤـﻮﻥ ﺑـﺮﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾـﻦ ﻫـﻤـﻪ ﺑـﻐـﺾ..••

ﯾـﻪ ﺷـﺒـﺎﯾـﯽ ﻧـﻔـﺲ ﮐـﻢ آﻭﺭﺩﯾـﻢ ﺍﻣــﺎ ﺩﻭﻭﻡ آﻭﺭﺩﯾــﻢ..••

ﯾـﻪ شـــبایـــی ﻓـﻘـﻂ ﺯﻧـﺪﻩ ﺑـﻮﺩﯾـﻢ ﺯﻧـﺪﮔـﯽ ﻧـﮑـﺮﺩﯾـﻢ..••

ﯾـﻪ ﺷﺒـﺎﯾـﯽ ﺯﻧـﺪﻩ ﻫـﻢ ﻧـﺒـﻮﺩﯾـﻢ ﻓـﻘـﻂ ﺑـﻮﺩﯾـﻢ….

 عکس دختر زیبای خفته


♥ یک شنبه 3 آبان 1394برچسب:, ساعت 21:9 توسط Reihaneh

دختررررررر ....

  از وقتي به دنيا امد مايه ننگ عرب بود درحالي كه خدا او را رحمت خود بر بندگانش ميناميد ، از همان كوچكي وسايل اسباب بازي اش قابلمه و اجاق و عروسك بود و اينها تنها وسيله اي بود كه به او بفهمانند كارتو همين است اين را درمغز او فرو كردند تا دلش هواي گشت و گذار نكند تا به سرش نزند كه به جاي پاي اجاق بودن ماجراجو شود اخر ميداني از نظر اين مردم دختر بايد سنگين و رنگين باشد او را چه به ماجراجويي ، همين مردم همين عقيده را به سر پسران فرو كردند و همين باعث شد وقتي او مردي شد اين جرات را به خودبدهد كه بگويد بشين توي خانه ظرفت را بشور و اين اوج تفكر احمقانه است ، اين دختر وقتي كمي بزرگتر شد وقتي دلش پوشيدن دامن و سپردمن موهايش به باد و دويدن در علفهاي بهاري را ميخواست جلويش را گرفتند و گفتند تو دختري بايد حجاب داشته باشي وگرنه به بهشت نميروي خدا دوستت نخواهد داشت و دخترك باز سكوت كرد و فرمانبرد موهايش را پوشاند ، ميداني چرا؟ چون گناه بود گويا اگر موهايش را ميپوشاند آسانتر به بهشت ميرفت .!!

اصلا بگذار راحت تر بگويم دختر كه باشي از كوچكي اختياري نداري ، برايت مي برند ، ميدوزند و تو فقط بايد سكوت كني ، ميداني چرا ؟ چون هيسسسسسسسسسس دخترها فرياد نميزنند عيب است زشت است مردم چه ميگويند ؟!

دختر كه باشي يني توي تابستان بايد تا خرخره لباس بپوشي ، دختر كه باشي يني براي تك تك كارهايت بايد جواب پس بدي يني ارزوي سفر مجردي را به گور ببري يني براي تك تك شماره هاي گوشي ات حساب پس بدي يني زيباييت رو بپوشاني چون گرگ زياداست  ....

كلا دختر كه باشي عمرت فنا ميرود  ، ميدوني چرا ؟ چون دختري بايد مطيع باشي نه سركش خاموش باشي نه شنگول اروم باشي نه شلوغ و خلاصه همه چي باشي الا خودت ، ميدوني چرا ؟ چون مردم چي ميگن

 من يك دخترم ، دخترانه بودنم را دوست دارم  به شرطي كه نخواهم براي تك تك كارهايم حساب پس بدهم ، دائم به دنبال رفع اتهام ازخودم نباش دائم دنبال اثبات پاكي ام نباشم دائم نخواهم اني باشم براي حرف مردم جز خودم ، دائم نخواهم احساسات زيبايم را سركوب كنم ، دختر بودنم رو دوست دارم و شايد داشتم اگر در كشوري بودم كه دختر را با تمام دخترانگي هايش ميخواستند نه مجسمه اي براي ساكت ماندن مردم ....

كاش در اين كشور دختران را با دخترانگي هايشان مي خواستند ... فقط اي كاش ...

 


♥ یک شنبه 3 آبان 1394برچسب:, ساعت 20:15 توسط Reihaneh